سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 128221 | بازدیدهای امروز: 0
درباره خودم
تابستان65 - اجازه هست؟
رها آسمانی
I believe in god kingdom, I believe in love,I believe we will live together some day but not in this lifetime,not in this shit world.believe me sweetie!!!7
لوگوی وبلاگ

موضوعات
جستجو
1millionlovemessages.com

لینک های دیگر

















عاشق آسمونی
.: شهر عشق :.
مناجات با عشق
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
فهیمه
سورنا
آوای خیال
کاخ تنهایی من
دوم دام دات کام
وفادار دل شکسته
درباره ی رپ و دوست شدن با شما
http://EmpireOFwww.com
اشتراک
 
موسیقی وبلاگ
انباری
بهار65
تابستان65
پاییز65
یه پاییز تازه
زمستان64
زمستان 65
بهار 66
به بهار 66
تابستان 66
پاییز 1386
تابستان 1386
به کجا می‏رویم؟ما مردم مدرن...

خیابان چهارباغ عباسی یکی از قدیمی ترین خیابان های شهر تاریخی اصفهان در سال 1330 خورشیدی در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده و هرگونه دخل و تصرف و حفاری در این خیابان باید با نظارت سازمان میراث فرهنگی و سازمان های غیر دولتی بی طرف صورت گیرد . در این خیابان آثار ارزشمندی همچون کاخ هشت بهشت ، بازار سلطانی ، مدرسه چهارباغ  و سی و سه پل قرار دارد که با گذر مترو از زیر این خیابان احتمال وارد آمدن لطمات جبران ناپذیر به این آثار قوی خواهد بود .

 

همچنین در لایه های زیرین خیابان چهارباغ عباسی ، لایه های باستان شناسی ارزشمندی وجود دارد که با حفاری به یکباره به تفاله های بی ارزشی تبدیل می شود . عبور مترو از محور خیابان چهارباغ و گذر از چند متری سی و سه پل همچنین موجب بروز لرزه ها و آسیب های جدی به پایه های این بنای سترگ خواهد شد.

 

از این روی « کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ  » بر پایه این « هشدار نامه » بار دیگر به مسوولان شهر اصفهان هشدار می دهد که انتخاب محور تاریخی و فرهنگی چهارباغ جهت عبور قطار شهری تیشه زدن به ریشه هویت تاریخی شهر اصفهان است که خود آن را پایتخت فرهنگی جهان اسلام نامیده اند. به ویژه آن که بر پایه مصوبه پیشین شورای عالی ترافیک ، مترو باید از مسیر شمس آبادی عبور کند و دلایل کافی برای عدم عبور مترو از خیابان چهارباغ وجود دارد و نیازی به تجدید نظر و صدور مصوبه فرمایشی تازه در این مورد نیست . پس بی گمان آنان که به خاطر منافع مادی و عقده گشایی شخصی و گروهی یا به عمد و به قصد خیانت به ملک و ملت و تخریب میراث فرهنگی این سرزمین ، شمشیر را از رو بسته اند و به جان فرهنگ و تاریخ این سرزمین کهنسال افتاده اند ، دیر یا زود باید در دادگاه وجدان عمومی پاسخ گوی کردار نسنجیده خود باشند.




نویسنده: رها آسمانی(جمعه 85/6/17 :: ساعت 6:23 عصر)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه

با اجازه‏ی شاعر



نویسنده: رها آسمانی(جمعه 85/5/20 :: ساعت 11:18 عصر)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه

غزلی از حسین منزوی

می کَنم الفبا را، روی لوحه ی سنگی

واو  مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی

بعد از این اگر باشم در نبود خواهم بود

مثل تاب بیتابی مثل رنگ بیرنگی

از شبت نخواهد کاست، تندری که می غرّد

سر بدزد هان! هشدار! تیغ می کشد زنگی

امن و عیش لرزانم نذر سنگ و پرتابی ست

مثل شمع قربانی در حفاظ مردنگی

هر چه تیز تک باشی، از عریضه ی نطعت

دورتر نخواهی رفت مثل اسب شطرنگی

قافله است و توفان ها خسته در بیابان ها

در شبی که خاموش است کوکب شباهنگی

در مداری از باطل، بی وصول و بی حاصل

گرد خویش می چرخند راه های فرسنگی

مثل غول زندانی تا رها شویم از خُم

کی شکسته خواهد شد این طلسم نیرنگی؟

صبح را کجا کشتند کاین پرنده باز امروز

چون غُراب می خواند با گلوی تورنگی

لاشه های خون آلود روی دار می پوسند

وعده ی صعودی نیست با مسیح آونگی




نویسنده: رها آسمانی(دوشنبه 85/5/16 :: ساعت 12:56 صبح)
لینک های مرتبط: با من حرف بزن
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه

بیگانه‏ای در میان شما هستم




نویسنده: رها آسمانی(پنج شنبه 85/5/12 :: ساعت 3:24 عصر)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه

شعری از لیلا فرجامی

 

من از محور اشرار می‌آیم

در محور اشرار خیلی‌ها زندگی می‌کنند

خیلی‌ها که شما نمی‌شناسید

مثل همه‌ی بچه‌های ایرانی، هیجده میلیون

مثل همه‌ی بچه‌های عراقی، ده میلیون

مثل همه‌ی بچه‌های کره‌ی شمالی، شش میلیون

مثل همه بچه‌های لیبی و مصر و فلسطین، بیست و هشت میلیون آنها هم مثل همه‌ی بچه هایی که تا به حال دیده‌اید

تاب بازی را دوست دارند

توپ بازی را

و حباب بازی را

آنها هم از دیدن دلقک‌هایی که روی زمین سیرک می افتند

و دماغ گنده‌ی قرمزشان را در هوا می‌چرخانند

خنده‌شان می‌گیرد

آنها هم مثل بچه‌های شما

استخوانشان از خاک است و خونِ‌شان از آب و نفسهایشان از هوا

آنها هم مثل بچههای شما

شیر خورده‌اند و تاتی رفته‌اند و حرفهای نامفهوم زده‌اند

آنها هم مثل بچه‌های شما

حق داشته‌اند که فردا صبح از خواب بیدار شوند

تنها اگر دیشب بمب‌هایتان به رویِ خانه‌هایشان نیفتاده بود...

 

 

بله

من از محور اشرار می‌آیم

و با خود خبری آورده‌ام

خدایانِِ بخشاینده‌تان همه مُرده اند

و زمین قرنهاست که مثل گهواره‌ای خالی

میان دستهایِ مادری عزادار

بی اختیار تاب می‌خورد




نویسنده: رها آسمانی(چهارشنبه 85/4/28 :: ساعت 7:24 عصر)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه

انتظار

 

آنکس که سالهاست چشم انتظار آمدن مرد دیگریست

گاهی دلش برای خودش تنگ می شود




نویسنده: رها آسمانی(شنبه 85/4/24 :: ساعت 7:40 صبح)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه

زن و مرد

 

آینده

یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد تا زمانیـکـه ازدواج نـــکرده هــــرگز نگران آینده نخواهد بود


موفقیت

یــک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه هـمــسرش خرج میکند درآمد داشته باشد. یک زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند


ازدواج

یک زن به امید اینکه شوهرش تغییر کند با او ازدواج میکند،ولی تغییر نمیکند. یک مــرد به این امید با همسرش ازدواجمیکند که تغییر نکند، ولی تغییر میکند


روابط

اول از همه، یک مرد یک رابطه را یک رابطه بحساب نمی آورد. وقتی رابطه ای تمام میشود، زن شروع به گریه نموده و سفره دلش را برای دوستان دخترش میگشاید و نیز شعری با عنوان "همه مردها نادانند" می سراید. سپس به ادامه زندگیش میپردازد. مرد هنگام جدایی اندکی مشکلاتش بیشتر است. 6 ماه پس از جدایی ساعت 3 نیمه شب یک پنجشنبه، تلفن میزند و میگوید: "فقط میخواستم بدونی که زندگیمو از بین بردی، هیچوت نمی بخشمت، ازت متنفرم، تو یه دیوانه ای، ولی میخوام بدونی باز هم یه فرصتی برامون باقی مونده." نام این کار تماس تلفنی "ازت متنفرم/عاشقتم" است که 99 درصد مردان حداقل یک بار آنرا انجام میدهند. برخی کلاسهای مشاوره ای مخصوص مردان برای رها شدن از این نیاز تشکیل میشود که معمولا تاثیری در بر ندارند.

بلوغ

زنان بسیار سریعتر از مردان بالغ میشوند. اغلب دختران 17 ساله میتوانند مانند یک انسان بالغ رفتار کنند. اغلب پسران 17 ساله هنوز در عالم کودکانه بسر برده و رفتارهای ناپخته دارند. به همین دلیل است که اکثر دوستی های دوران دبیرستان به ندرت سرانجام پیدا میکنند


فیلم کمدی

فرض کنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال نقطه چین شروع می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میکنند، و حتی ممکن است ادای بامشاد را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شکایت منتظر تمام شدنش میشوند

دست خط

مردها زیاد به دکوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده میکنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به "ی" ها و "ن" ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی که توسط یک زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد ترکتان کند، در انتهای یادداشت یک شکلک در انتها آن میکشد.

حمام

یک مرد حداکثر 6 قلم جنس در حمام خود داد - مسواک، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یک قالب صابون و یک حوله. در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند.

خواروبار
یک زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یک مرد آنقدر صبر میکند تا محتویات یخچال ته بکشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را که خوب بنظر برسر می خرد.

بیرون رفتن

وقتی مردی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی برای بیرون رفتن حاضر است. وقتی زنی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی 4 ساعت بعد وقتی آرایشش تمام شد، آماده خواهد بود.

گربه

زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میکنند.

آینه

مردها خودبین و مغرور هستند، آنها خودشان را در آینه چک میکنند. زنان بامزه اند، آنها تصویر خود را در هر سطح صیقلی بازدید میکنند -- آینه، قاشق، پنجره های فروشگاه، برشته کننده ها، سر طاس آقای زلفیان


تلفن

مردان تلفن را به عنوان یک وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای کوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یک زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت کنند.

آدرس یابی

وقتی یک زن در حال رانندگی احساس میکند که راه را گم کرده، کنار یک فروشگاه توقف کرده و از کسی که وارد است آدرس صحیح را میپرسد. مردان این را به نشانه ضعف میدانند. آنها هرگز برای پرسیدن آدرس نمی ایستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان میچرخند و چیزهایی شبیه این میگویند: "فکر کنم یه راه بهتر پیدا کردم،" و "میدونم که باید همین نزدیکی باشه، اون مغازه طلا فروشی رو میشناسم."

پذیرش اشتباه

زنان بعضی اوقات قبول میکنند که اشتباه کردند. آخرین مردی که اشتباهش را پذیرفته 25 قرن پیش از دنیا رفته است.

فرزند

یک زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند: قرارهای دکتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزدیک و صمیمی، قرارهای رمانتیک، غذاهای مورد علاقه، اسرار، آرزوها و رویاها. یک مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد کم سن و سال هم در خانه زندگی میکنند.

لباس شیک پوشیدن

یک زن برای رفتن به خرید، آب دادن به گلهای باغچه، بیرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستی لباس شیک می پوشد. یک مرد فقط هنگام رفتن به عروسی و یا مراسم ترحیم لباس رسمی برتن میکند.

شستن لباسها

زنان هر چند روز یک بار لباسهایشان را میشویند. مردها تک تک لباس های موجود در کمد، حتی روپوش و اونیفرم جراحی هشت سال پیش خود را می پوشند و هنگامیکه لباس تمیزی باقی نماند، یک لباس کثیف بر تن نموده و کوه ایجاد شده از لباسهای چرک خود را با آژانس به خشک شویی منتقل میکنند.

عروسی

هنگام یاد کردن از عروسی ها، زنان در مورد "مراسم جشن" صحبت میکنند، مردان درباره "میهمانی های دوران مجردی."

اسباب بازی

دختران کوچک عاشق عروسک بازی هستند و وقتی به سن 11 یا 12 سالگی میرسند علاقه شان را از دست میدهند. مردان هیچگاه از فکر اسباب بازی رها نمیشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازی هایشان نیز گران قیمت تر و پیچیده تر میشوند. نمونه های از اسباب بازیهای مردان: تلویزیون های مینیاتوری و کوچک، تلفنهای اتومبیل، مخلوط کن و آب میوه گیری، اکولایزرهای گرافیکی، آدم آهنی های کنترلی، گیمهای ویدئویی، هر چیزی که روشن و خاموش شده، سر و صدا کند و حداقل برای کار کردن به شش باتری نیاز داشته باشد.

گل و گیاه

یک زن از شوهرش میخواهد وقتی مسافرت است به گل ها آب دهد. مرد به گلها آب میدهد. زن پنج روز بعد به خانه ای پر از گلها و گیاهان پژمرده برمیگردد. کسی نمیداند چرا این اتفاق افتاده است.

سبیل

بعضی از مردان مانند هرکول پوآرو با سیبیل خوش تیپ میشوند. هیچ زنی وجود ندارد که با سبیل زیبا بنظر برسد


اسامی مستعار

اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابک، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را گودزیلا، بادام زمینی، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.

پرداخت صورتحساب میز

وقتی صورتحساب را می آورند، با اینکه کلا 15هزار تومان شده، بابک، سامان، آرش و مهرداد هر کدام 10 هزار تومان روی میز میگذارند. وقتی دختران صورتحساب را دریافت میکنند، ماشین حسابهای جیبی خود را بیرون می آورند.

پول

یک مرد 2000 هزار تومان برای یک جنس 1000 تومانی مورد نیازش می پردازد. یک زن 1000 تومان برای یک جنس 2000 تومانی که نیازی به آن ندارد می پردازد.

بگو مگوها

حرف آخر را در جر و بحث ها زنان میزنند. هر چیزی که یک مرد بعد از آن بگوید، شروع یک بگو مگوی دیگر خواهد بود.




نویسنده: رها آسمانی(چهارشنبه 85/4/14 :: ساعت 1:4 صبح)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه

از تو

من از تو با هر چیز بسیار گفته ام

تو را چون بذری در هر کلام کاشته ام

و در شعرم

               که چون زمینی بارور است .

سالها از پس ما داستانهایی راستین از زمین خواهد رست

بگذار خورشید بدمد

هر گلی که بروید

                   جلوه ای از تو خواهد داشت

از تو با گیاهان بسیار گفته ام

در باغچه گنجشکها وگلهای بهاری

 ودرختان ترا می شناسند

دیروز صنوبری چون از کنارش می گذشتم

آستینم گرفت و از تو

                       از تو با من بسیار گفت .

من از تو با گیاهان بسیار گفته ام

سالهای بسیاراز پس ما رهگذران

پیام مرا که پیام توست از زبان هر برگ

خواهند شنود

و در هر چیز خواهند دید:

در طرح هر جای پا که بر ماسه می رود ؛

و در همهمه ی گلها ؛

وقتی که بره های نوباوه مادر را می خوانند ؛

چوپانک خود را در نی لبک  می نوازد ؛

...

من از تو با هرچیز بسیار گفته ام .




نویسنده: رها آسمانی(پنج شنبه 85/4/8 :: ساعت 7:16 صبح)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه

با نام بی هویت یک شاعر_سنگینترین گناه خودم هستم

همیشه می خواستم دیوانه ترین شاعر روی زمین باشم ؛ حالا بی نام و بی هویت

سنگین ترین گناه خودم هستم

اما شاعرترین دیوانه ی این شهر کوچک 

                                                  حتی ؛

                                                          نیستم.

                                                                    رها-1384





نویسنده: رها آسمانی(شنبه 85/4/3 :: ساعت 4:32 عصر)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
بذار بفهمم که تــو اینجا بودی رد پای دوستانه