hello
oh, that is a verry bad man
I wish he being far far away with u.
سلام عزيزم
خوبي؟
شعرقشنگي بود
از اينكه باشما و بلاگتون آشنا شدم خوشحالم.
سلام!
اي بابا!
معمولا پيرمردها، تا اين اندازه محافظه كار ميشن كه روي همه چي خط ميكشن. هر وقت انشاءالله پير شدين، بهتون يادآوري ميكنم. من اتفاقا يك خاطره اي دارم در اين مورد. انشاءالله فرصت بشه و بگم.
اند آيم فيلينگ ريلي گريت ناو، بات ايت سيمز ذت يو آر انگري ويث مي، آي تولد يو، اباوت ايت، يو مي ريموو ايت، كمپليتلي. يو آر ذ باس هيير.
چه پيرمرد نامرد و مزخرفي! متاسفانه نمونش رو ديدم، ولي خوشبختانه، اواخر عمر توبه كرد، ولي متاسفانه، پسرش نبخشيدش، ولي خوشبختانه، الان يه كم بخشيدش، ولي متاسفانه پسرش خيلي شكست خورد، ولي خوشبختانه، آرزو و اميد هنوز زنده هستن و نخواهند مرد.
خيلي زيبا بود، اميدوارم با چرت و پرتهاي من، زيبايي نوشته شما كمرنگ نشه.
ميدونم كه نميشه، چون رنگش اصليه، ذاتيه.
موفق باشيد.