من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب رفت
این فال را برای دلم دید
دیریست چمدانم را از شوق ماهیان و تنهایی خودم پر کردهام
ولی مهلت نمیدهند که مثل کبوتربی در شرم صبح پر بگشایم
و با یک سبد ترانه و لبخند
خود را به کاروان برسانم
اما
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانهای که با شب میرفت...