آخ !
لب خند کو چک ام ، دوام بیار !
نمیر !
***********************************************************************
من فقط آدم نیستم واِلاّ آدم خوبی هستم!
من دستِ خود را هرطور که میشد باخت، بازی کردهام
و تا به من تن داده باشم همه راضی کردهام
دیگر به هر چه دادهام از دست میبالم
از هر لحاظ که بخواهید شوخی نمیکنم خیلی! خیلی هستم
تنها ضعفِ من این است...
من فقط آدم نیستم واِلاّ آدم خوبی هستم
همیشه در همه جایی با جنگ در نبردم، جز با خودم دوئل نکردم. نه
ذهنم اتاق ِ کوچکیست که مغزم هرشبه در آن بمبی کارمیگذارد
درزندگی ِ من کمکم دوستی هم در کار نیست شکر!
***************************************************************
مشت می کوبم بر در
پنجه می سایم بر پنجره ها
من دچار خفقانم خفقان
من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
آی...
با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی می گردم
لب بامی
سر کوهی دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
آه ...
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد
من به فریاد همانند کسی
که نیازی به تنفس دارد
مشت می کوبد بر در
پنجه می ساید بر پنجره ها
محتاجم
من هوارم را سر خواهم داد
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفته چند
چه کسی می اید با من فریاد کند ...؟
*************************************************************************************