صبح می شود و باز کودکی بهانه گیر
خستگی، ملال، غم، نان وچایی وپنیر
چشم را نمیشود روی صبح وا کنی
صبح چادری بسر،رفته پشت نان و شیر
صبح رخت های چرک، صبح کوه ظرف ها
در اتاق کوچکی،بازمیشوی اسیر
در خودت فشرده ای ابرهای تیره را
صبح تازه ات بخیر...آسمان دور و دیر
نه به دست و پا زدن دل رها نمی شود
یا پرنده شو بپر! یا به خانه خو بگیر
صبح، سیب صبح گل از دقیقه ها بچین
پیش از آنکه بسپری ، دل به خاک ناگزیر
از گلوی خسته ام، زندگی غزل بخوان
زیر دست و پای غم ای ترانگی نمیر!
(محبوبه ابراهیمی)
در پاسخ یک نامه
نامة من باز قدری دیر شد
«مدتی این مثنوی تأخیر شد»
فکر کردی نامهات را باد برد
یا فلانی دوست را از یاد برد
گفتهای شل گشته پیچ خندهات
غم شده سنجاق در پروندهات
نیست در مکتوب تو آن لحن شاد
خندههایت را حسابی برده باد
طنز خود را در کجا کردی نهان
برکشیدی از چه رو زیپ دهان
بستهای شاید حکایت خانه را
کردهای گم خندة رندانه را
نامهات خالی است از شادی و شور
پس کجا شد آن نشاط و آن سرور
راست گفتی شعر من غمگین شده
چهرهاش هم اندکی پرچین شده
روی دیواری اگر بینند چاک
خنده از روی لبش سازند پاک
روی شاخه گر بخندد یک انار
میکنندش آبلمبو با فشار
بخیة کفشم اگر خندان شود
این گرفتاری دوصد چندان شود
گر بخندد لحظهای کبک دری
میزنندش تا بیفتد یک وری
اگه بقیهشو می خوای کلیک کن باور کن منفجر نمیشه ...
نویسنده: رها آسمانی(پنج شنبه 85/8/25 :: ساعت 11:27 عصر)
لینک های مرتبط: هرچه میخواهد دل تنگم-دل تنگت-دل تنگش...
اگر از گرمای این تابستان نمیرم؛ از عشق میمیرم.
هنوز اما بهار فرصت دارد
و هوا سرد است،
و من عاشق نیستم…
نگو که میمیرم. 5/3/84
To be, or not to be, that is the question:
Whether "tis nobler in the mind to suffer
The slings and arrows of outrageous fortune,
Or to take arms against a sea of troubles
And by opposing end them?
To die: to sleep;
No more; and, by a sleep to say we end
The heart-ache and the thousand natural shocks
That flesh is heir to, "tis a consummation
Devoutly to be wish"d. To die, to sleep;
To sleep: perchance to dream: ay, there"s the rub;
For in that sleep of death what dreams may come
When we have shuffled off this mortal coil,
Must give us pause.
Spoken by Hamlet in the play Hamlet
آدم یکبار بیشتر زندگی نخواهد کرد.و قلب کوچک و تنهایش تپش های محدودی دارد...
چطور می توانم کاری را در پیش بگیرم که هیچ شوری در وجودم، در قلبم بر نمی انگیزد؟چگونه جرأت کنم تپش های قلبِ غریبم را به بیهوده تلف کنم؟...
رها
شاگردی از استادش پرسید:" عشق چست؟ " استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: "چه آوردی؟ " و شاگرد با حسرت جواب داد: " هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشتترینخوشه تا انتهای گندمزار رفتم.
استاد گفت: " عشق یعنی همین"
شاگرد پرسید: " پس ازدواج چیست؟ "
استاد به سخن آمد که : " به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی! " شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: " به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم.
" استاد باز گفت: " ازدواج هم یعنی همین.
A tiny bouquet of fresh cut flowers can fill a room with sunshine.
A little act of kindness can fill a heart with joy.
Katherine nelson
Some people
Make the world brighter
Just by being in it.
True friendship foresees the needs of others rather than proclaims it"s own. Andre Maurois
مهربانی یعنی آن عمل صمیمانه...چیزی فراتر از لبخندی دوستانه...که به انسانی در این جهان آسایش تحفه می دهد...و این زندگانی را ارزشمند می کند...شاید که ارزانی اقبالی باشد
A favor is that kindly deed…beyond a friendly smile…that comforts someone else on earth…And makes this life worthwhile…It may involve a fortune…
دوستی آمیزهی حرمت و عشق است که نازکی از آن می ستاندو جاودانگی از این.
Friendship compounded of esteem and love, derives from one its tenderness and its permanence from the other.
زندگی یک صبح بهاری است،
اگر دوستی داشته باشی، کسی که با او راه بروی؛
با او حرف بزنی؛
به جانبش رو کنی.
زندگی یک صبح بهاری ست،
اگر دوستی داشته باشی،
تا کمی آفتاب را با او قسمت کنی؛
که ترا یاری دهد.
پس حالا و همیشه ترا یاری هست.
Life is a spring morning if you"ve got a friend, someone to walk with and talk with and turn to.
Life is a spring morning if you"ve got a friend to share a little sun with, to help you along.
Now and forever…you"ve got a friend.
قول میدم همین دو سه روزه حسابی از خجالتتون در بیام
اجازه میدین برم آماده شم؟